ارزشيابی هنری فرش دستباف ايران ضرورتی رو به فراموشی
فهرست مطلب
اثر هنری و ارزشهای آن
آثار هنری برای ما دارای ارزشاند؛ به اين معنا که دست کم مشتاقيم برای آنها هزينه بپردازيم و وقتمان را مصروف ديدن، خواندن يا شنيدن آنها بکنيم. اينها نشان دهنده ارزشی هستند که ما برای آنها قائليم.
اما ويژگیهايی که ما بر اساس آنها آثار هنری را دارای ارزش میدانيم کدامند؟
و آيا میتوان برای صادق دانستن چنين باورهايی دلايل مويدی عرضه کنيم؟
پاسخ به اين دو پرسش درباره يک تخته فرش شهری باف تبريز و يا يک قاليچه بختياری ما را به سوی کوششی عقلانی سوق میدهد که ادعای هنری بودن آن فرشها را داريم و اگر چنين امکانی برای اثبات ادعا نداشته باشيم باورهای ما درباره هنری بودن آن فرشها در حد يک امر ذهنی باقی میماند. ولی آيا درک ما از ارزش يک فرش با ملاکهای عقلانی قابل تعريف و تبيين است؟
بايد گفت همه دلايلی که ما ممکن است بر اساس آنها اثری را ارزشمند بدانيم، به ارزش هنری آن ارتباطی ندارد. مثلاً انتخاب فرش دستباف به عنوان يک اثر تجملی و ارزشی که آن فرش خاص با تجملی بودنش برای مخاطب دارد آيا جزء ارزشهای هنری يک تخته فرش است؟ يا اين که تمايل به زندگی سبز (عدم استفاده از مواد مصنوعی) و ارزشمند بودن فرش دستباف از اين منظر به معنی ارزش هنری آن است؟ مشخصاً چنين نيست. پس بايد بکوشيم از ميان ويژگیهای ارزشی که بر يک تخته فرش اطلاق میکنيم، صرفاً ويژگیهايی را برگزينيم که آنها را بی چون و چرا برای ارزشگذاری هنری آن به کار میبريم.
رد يا پذيرش نظر منتقد یا کارشناس فرش
فرض کنيم دو کارشناس خبره فرش دستباف درباره يک فرش واحد دو نظر کاملاً متضاد داشته باشند. يکی به تشويق و تحسين يک فرش بپردازد و ديگری آن را فاقد ارزش ويژهای بداند. در اين موقعيتها ما مشتاق آنيم که از منتقد يا کارشناس بخواهيم صدق گفتههای خود را برای ما اثبات کند. عامل جذابيت و يا طرح سوال برای ما در اينجا توافق يا عدم توافق دو منتقد در ارزيابی يا نقد هنری يک فرش است. شايد گمان کنيم که کار دو منتقد صرفاً بيان تمايلات يا عدم تمايلات شخصیشان است، مگر آنکه يکی از آنها بتواند نظر خود را اثبات کند و بدون روشی که بتواند اين عدم توافقات را رفع کند، نقد موضوعی کاملاً ذهنی به نظر میآيد. در اين صورت که بپذيريم نقد فعاليتی عقلانی است منتقد بايد بتواند دلايلی اقامه کند و گزارههايی بياورد که خواننده باور کند يا بتواند به آنها باور داشته باشد و در نتيجه باور به صدق اظهارات او را درباره يک تخته فرش معقول سازد. اما بر فرض اين که منتقد دلايلی هم برای ما بياورد مهم اين است که آن نظر برای ما رضايت بخش باشد.